فروهر، در آیین زردشتی ذره ای از ذرات نور اهورامزدا که در وجود هر کس به ودیعه نهاده شده و کار او نورافشانی و نشان دادن راه راست به روان است و پس از مردن شخص، راه بالا را می پیماید و به منبع اصلی خود می پیوندد و فقط روان است که از جهت کارهای نیک یا بد که مرتکب شده پاداش می بیند، فرور
فُروهَر، در آیین زردشتی ذره ای از ذرات نور اهورامزدا که در وجود هر کس به ودیعه نهاده شده و کار او نورافشانی و نشان دادن راه راست به روان است و پس از مردن شخص، راه بالا را می پیماید و به منبع اصلی خود می پیوندد و فقط روان است که از جهت کارهای نیک یا بد که مرتکب شده پاداش می بیند، فَروَر
جغد، پرنده ای وحشی و حرام گوشت با چهرۀ پهن و چشم های درشت، پاهای بزرگ و منقار خمیده که در برخی از انواع آن در دو طرف سرش دو دسته پر شبیه شاخ قرار دارد، بیشتر در ویرانه ها و غارها به سر می برد و شب ها از لانۀ خود خارج می شود و موش های صحرایی و پرندگان کوچک را شکار می کند به شومی و نحوست معروف است، مرغ شب آویز، پژ، کوچ، مرغ بهمن، کلیک، چغو، کلک، پش، بوم، پسک، کنگر، مرغ شباویز، بوف، بایقوش، کول، کوف، هامه، اشوزشت، شباویز، بیغوش، چوگک، آکو، پشک، کوکن
جُغد، پرنده ای وحشی و حرام گوشت با چهرۀ پهن و چشم های درشت، پاهای بزرگ و منقار خمیده که در برخی از انواع آن در دو طرف سرش دو دسته پَر شبیه شاخ قرار دارد، بیشتر در ویرانه ها و غارها به سر می برد و شب ها از لانۀ خود خارج می شود و موش های صحرایی و پرندگان کوچک را شکار می کند به شومی و نحوست معروف است، مُرغ شَب آویز، پُژ، کوچ، مُرغ بَهمَن، کَلیک، چَغو، کَلِک، پُش، بوم، پَسَک، کُنگُر، مُرغ شَباویز، بوف، بایقوش، کول، کوف، هامِه، اَشوزُشت، شَباویز، بَیغوش، چوگَک، آکو، پَشک، کوکَن
چیزی است مانند زاج زرد و به عربی رهج الفار و سم الفار و تراب الهالک خوانند. (برهان). ترجمه سم الفار که دوائی است کشندۀ موش. (آنندراج). چون نمک بی مزه سنگی است که زهر است ویژۀ موش را. داروی موش. شک. رهج الفار. هالوک. هاکول. حرفقان. زرنی. زرنیخ. زرنیق. زرنیخ سفید. ارسانیسوس. اکسید سفیدرنگ ارسنیک را گویند که در اصطلاح شیمی به نام انیدرید ارسنیو خوانده میشود. فرمول شیمیائیش As2O3 میباشد. سم بسیار شدیدی است که جهت از بین بردن موش مواد غذائی را با آن مخلوط کنند و در سوراخ موش گذارند، موشها پس از خوردن سم به فاصله کمی تلف میشوند، کنایه از مادۀ مخدر از قبیل بنگ و غیره است و در بیت ذیل ممکن است کنایه از شراب باشد: بیا ساقی آن دشمن هش بیار از آن مرگ موش خردکش بیار. ملافوقی یزدی (آنندراج). - مرگ موش عملی، اسم فارسی دیگ بردیگ است. (فهرست مخزن الادویه). و آن زرنیخ و آهک و زنجار و زیبق است که مجموع را سائیده در دو دیگ مضاعف تصعید کنند و آن از جملۀ سمومات قویه و تند است. (از تحفۀ حکیم مؤمن). - مرگ موش کانی، اسم فارسی شک است. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به شک شود
چیزی است مانند زاج زرد و به عربی رهج الفار و سم الفار و تراب الهالک خوانند. (برهان). ترجمه سم الفار که دوائی است کشندۀ موش. (آنندراج). چون نمک بی مزه سنگی است که زهر است ویژۀ موش را. داروی موش. شک. رهج الفار. هالوک. هاکول. حرفقان. زرنی. زرنیخ. زرنیق. زرنیخ سفید. ارسانیسوس. اکسید سفیدرنگ ارسنیک را گویند که در اصطلاح شیمی به نام انیدرید ارسنیو خوانده میشود. فرمول شیمیائیش As2O3 میباشد. سم بسیار شدیدی است که جهت از بین بردن موش مواد غذائی را با آن مخلوط کنند و در سوراخ موش گذارند، موشها پس از خوردن سم به فاصله کمی تلف میشوند، کنایه از مادۀ مخدر از قبیل بنگ و غیره است و در بیت ذیل ممکن است کنایه از شراب باشد: بیا ساقی آن دشمن هش بیار از آن مرگ موش خردکش بیار. ملافوقی یزدی (آنندراج). - مرگ موش عملی، اسم فارسی دیگ بردیگ است. (فهرست مخزن الادویه). و آن زرنیخ و آهک و زنجار و زیبق است که مجموع را سائیده در دو دیگ مضاعف تصعید کنند و آن از جملۀ سمومات قویه و تند است. (از تحفۀ حکیم مؤمن). - مرگ موش کانی، اسم فارسی شک است. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به شک شود
ماه مانند. (ناظم الاطباء). مانند ماه: انجم ماه وش آمادۀ حج آمده اند تا خواص از همه لبیک مثنا شنوند. خاقانی. ، رعنا و زیبا و معشوقه. (ناظم الاطباء). مهوش. زیبا و درخشان همچون ماه: ای بسا از نازنینان خارکش برامید گل عذار ماه وش. مولوی
ماه مانند. (ناظم الاطباء). مانند ماه: انجم ماه وش آمادۀ حج آمده اند تا خواص از همه لبیک مثنا شنوند. خاقانی. ، رعنا و زیبا و معشوقه. (ناظم الاطباء). مهوش. زیبا و درخشان همچون ماه: ای بسا از نازنینان خارکش برامید گل عذار ماه وش. مولوی
ماه ایران باستان، مطابق تقریباً شباط و فوریه. (یادداشت مرحوم دهخدا). یکی از اسامی نه ماهی که در کتیبۀ بیستون ذکر شده ’مرغ زن’ است و آن ماه دوم از زمستان (انامک - مرغ زن - وی یخن) بوده است و ظاهراً معنی چمن زن میدهد. (از تاریخ ایران باستان ص 1499)
ماه ایران باستان، مطابق تقریباً شباط و فوریه. (یادداشت مرحوم دهخدا). یکی از اسامی نه ماهی که در کتیبۀ بیستون ذکر شده ’مرغ زن’ است و آن ماه دوم از زمستان (انامک - مرغ زن - وی یخن) بوده است و ظاهراً معنی چمن زن میدهد. (از تاریخ ایران باستان ص 1499)
گونه ای جغد که در شب برای شکار و تغذیه از لانه اش خارج می شود و آوازش شبیه به کلمه ’حق’ است. جثه اش کمی از کبوتر بزرگتر است و دارای سرگردی است و پرهای خاکستری سیر متمایل به صورتی دارد و زیر شکمش زرد رنگ است. در اماکن متروکه و تنه درختان برای خود لانه می سازد. این پرنده برخلاف شهرتی که دارد پرندۀ بسیار مفیدی است زیرا از جوندگان کوچک و موذی وبرخی حشرات مضر تغذیه می کند به همین جهت باید در حفظ و نگهداری نسل آن کوشید. شب آهنگ. مرغ شباهنگ. شب آویز. دشت ماله. بیل باقلی. ابوحکب. چوک. هوگویک. چوکک. ضوع. بایغوش. بایقوش. بیغوش. مرغ حق گو. مرغ حق گوی. - مثل مرغ حق، شب و روز نفرین کنان. (امثال و حکم دهخدا)
گونه ای جغد که در شب برای شکار و تغذیه از لانه اش خارج می شود و آوازش شبیه به کلمه ’حق’ است. جثه اش کمی از کبوتر بزرگتر است و دارای سرگردی است و پرهای خاکستری سیر متمایل به صورتی دارد و زیر شکمش زرد رنگ است. در اماکن متروکه و تنه درختان برای خود لانه می سازد. این پرنده برخلاف شهرتی که دارد پرندۀ بسیار مفیدی است زیرا از جوندگان کوچک و موذی وبرخی حشرات مضر تغذیه می کند به همین جهت باید در حفظ و نگهداری نسل آن کوشید. شب آهنگ. مرغ شباهنگ. شب آویز. دشت ماله. بیل باقلی. ابوحکب. چوک. هوگویک. چوکک. ضوع. بایغوش. بایقوش. بیغوش. مرغ حق گو. مرغ حق گوی. - مثل مرغ حق، شب و روز نفرین کنان. (امثال و حکم دهخدا)
ترسنده خایف، ضعیف النفس نازک دل: فرمود که ای خلیل، چون مرغ دلی پیوسته پران وبیقراری مطلوب ترا هم در مرغان ظاهر کنیم، خایف از خدا: در کنف فقر بین سوختگان خام پوش بر شجر لانگر مرغ دلان خوش نوا. (خاقانی)
ترسنده خایف، ضعیف النفس نازک دل: فرمود که ای خلیل، چون مرغ دلی پیوسته پران وبیقراری مطلوب ترا هم در مرغان ظاهر کنیم، خایف از خدا: در کنف فقر بین سوختگان خام پوش بر شجر لانگر مرغ دلان خوش نوا. (خاقانی)
گیاهی است از تیره نعناعیان که دارای گونه های پایا و دو ساله و یکساله میباشد (در نقاط گرم پایا است و در نواحی بحرالرومی (مدیترانه) بصورت گیاه دوساله و در نواحی سردتر بصورت گیاه یکساله است)، برگهایش متقابل و بیضوی و بدون دندانه و گلهایش کوچک و سفید یا گلی رنگ وپوشیده از چهار ردیف برگه های مایل بسفید که بصورت کروی در آمده اند میباشد. بویش معطر و نافذ و طعمش پسندیده و با احساس گرما همراه است. برگ و سر شاخه های گلداراین گیاه مورد استفاده دارویی است و از آنها اسانس گیری میشود. اسانس مرزنگوش زردمایل به سبز است و بویی مخصوص و کاملا مشخص و طعمی ملایم دارد و شامل 40 در صد از ترکیبات ترپن ها میباشد. برگ این گیاه غالبا بصورت گرد (پودر) جهت معطر ساختن اغذیه بکار میرود و بعلاوه برای آن اثر آرام کننده و تسکین بخش نیز ذکر کرده اند. از اسانس آن در صابون سازی جهت معطر ساختن صابونها استفاده بعمل میاید مرزجوش مرزنجوش مرد قوش مرتقوش ریحان داود مرزنگوش افریقایی مرزه گوش حبق الفتی حبق الفنا حبق القنا حبق الفیل خرک. یا یا مرزنگوش افریقایی. مرزنگوش یا مرزنگوش وحشی. گیاهی است پایا از تیره نعناعیان که ارتفاغش بین 30 تا 60 سانتیمتر است و دارای بویی معطر میباشد و بطور خودرو در نواحی خشک و کوهستانی و جنگلهای اروپا و آسیا (از جمله ایران) میروید و بیشتر بنام آویشن کوهی مشهور است. این گیاه را بمنظور استفاده های دارویی آن نیز کشت میکنند. ساقه آن راست پوشیده از کرک برنگ مایل به قرمز و برگهایش متقابل و بیضوی برنگ سبز تیره و پوشیده از کرک است. گلهایش مجتمع برنگ ارغوانی یا سفیدند و در فاصله ماههای خرداد و مرداد ظاهر میشوند. از قدیم الایام استعمال این گیاه معمول بوده و حتی در زمان ارسطو درباره آن خواص متنوع ذکر گردیده است. برگ و سرشاخه های گل دار گیاه مزبور بمصارف درمانی و تهیه اسانس میرسد. اسانس آن در صورتیکه تصفیه شده باشد بی رنگ است ولی بزودی زرد میشود. ترکیب شیمیایی اسانس این گیاه بر حسب محل رویش آن فرق میکند رویهمرفته شامل مقادیری تیمول میباشد. برای این گیاه اثر مقوی معده و بادشکن ومعرق و ضد تشنج ذکر کرده اند و اسانس آن نیز دارای اثر التیام دهنده و ضد عفونی کننده است. این گیاه در اکثر نقاط آسیا (از جمله ایران) و اروپا و افریقا میروید فودنج جبلی صعتر آویشن کوهی مامون
گیاهی است از تیره نعناعیان که دارای گونه های پایا و دو ساله و یکساله میباشد (در نقاط گرم پایا است و در نواحی بحرالرومی (مدیترانه) بصورت گیاه دوساله و در نواحی سردتر بصورت گیاه یکساله است)، برگهایش متقابل و بیضوی و بدون دندانه و گلهایش کوچک و سفید یا گلی رنگ وپوشیده از چهار ردیف برگه های مایل بسفید که بصورت کروی در آمده اند میباشد. بویش معطر و نافذ و طعمش پسندیده و با احساس گرما همراه است. برگ و سر شاخه های گلداراین گیاه مورد استفاده دارویی است و از آنها اسانس گیری میشود. اسانس مرزنگوش زردمایل به سبز است و بویی مخصوص و کاملا مشخص و طعمی ملایم دارد و شامل 40 در صد از ترکیبات ترپن ها میباشد. برگ این گیاه غالبا بصورت گرد (پودر) جهت معطر ساختن اغذیه بکار میرود و بعلاوه برای آن اثر آرام کننده و تسکین بخش نیز ذکر کرده اند. از اسانس آن در صابون سازی جهت معطر ساختن صابونها استفاده بعمل میاید مرزجوش مرزنجوش مرد قوش مرتقوش ریحان داود مرزنگوش افریقایی مرزه گوش حبق الفتی حبق الفنا حبق القنا حبق الفیل خرک. یا یا مرزنگوش افریقایی. مرزنگوش یا مرزنگوش وحشی. گیاهی است پایا از تیره نعناعیان که ارتفاغش بین 30 تا 60 سانتیمتر است و دارای بویی معطر میباشد و بطور خودرو در نواحی خشک و کوهستانی و جنگلهای اروپا و آسیا (از جمله ایران) میروید و بیشتر بنام آویشن کوهی مشهور است. این گیاه را بمنظور استفاده های دارویی آن نیز کشت میکنند. ساقه آن راست پوشیده از کرک برنگ مایل به قرمز و برگهایش متقابل و بیضوی برنگ سبز تیره و پوشیده از کرک است. گلهایش مجتمع برنگ ارغوانی یا سفیدند و در فاصله ماههای خرداد و مرداد ظاهر میشوند. از قدیم الایام استعمال این گیاه معمول بوده و حتی در زمان ارسطو درباره آن خواص متنوع ذکر گردیده است. برگ و سرشاخه های گل دار گیاه مزبور بمصارف درمانی و تهیه اسانس میرسد. اسانس آن در صورتیکه تصفیه شده باشد بی رنگ است ولی بزودی زرد میشود. ترکیب شیمیایی اسانس این گیاه بر حسب محل رویش آن فرق میکند رویهمرفته شامل مقادیری تیمول میباشد. برای این گیاه اثر مقوی معده و بادشکن ومعرق و ضد تشنج ذکر کرده اند و اسانس آن نیز دارای اثر التیام دهنده و ضد عفونی کننده است. این گیاه در اکثر نقاط آسیا (از جمله ایران) و اروپا و افریقا میروید فودنج جبلی صعتر آویشن کوهی مامون